رفتیم تولد کوروش کوچولو
بیاین تو ادامه مطلب
سلام عشق مامانی
عزیز دلم 5 شنبه این هفته رفتیم جشن تولد کوروش کوچولو پسر دختر خاله بابایی (نسبتمون یه کم دوره) که تازه 10 روزه که به دنیا اومده البته جشن حموم زایمون مامان کوروش بود من میگم تولد اولش قرار نبود بریم ولی بعدش به دلایلی منصرف شدمو رفتیم مهمونیه خوبی بود خوش گذشت شما هم خیلی آقا بودی و کلی جیغ جیغ کردی البته مهمونی به صرف ناهار بود که شما هم ترکوندی مادر فکر کنم بعدا از اونایی بشی که وقتی میخوان برن مهمونی از دوروز قبل چیزی نمیخورن که اندازه یه هفتشون بخورن آخه گلم موقع ناهار که شد میخواستی حمله کنی به میز غذا همه چیز بهت دادم خوردی. سبزی پلو با ماهی زرشک پلو با مرغ نوشابه دوغ فسنجون سوپ وای از همه اینا بهت دادم خوردی تازه بازم جیغ دلت میخواستو دستتو دراز میکردی که عمه سمیرات بهت میگفت بسه عمه جون دیگه خدایا شکرت وای خدا هروقت یادش میفتم غش میکنم از خنده خدایی صحنه بانمکی بود . نوش جونت عزیز دل مامانی الهی قربونت برم من عشقم. راستی یه عکسم ازت گرفتم خیلی باحاله ببین چه جوری با تعجب داری کوروش کوچولو رو نگاه میکنی