کارها و شیطونیای آقا ارشیا تو یک سالگی
عکس و توضیحات تو ادامه مطلب
سلام گل پسر شیطونم
حالا که یک ساله شدی حسابی داری تلافیه روزای مظلومیتو در میاری و میخوای به من بگی که دیگه بزرگ شدی
عزیز دلم این روزا حسابی بلا شدیااااااااااا از صبح که چشماتو باز میکنی خیال میکنی اینجا سرباز خونس رژه رفتنو شروع میکنی منم به دنبالت
آخه گوگولیه مامان راه رفتنم حدی داره یعنی اصلا حاضر نیستی یه لحظه بشینی!
البته خودت میتونی تنهایی بری اما خو من دلم طاقت نمیاره میترسم یهو بیفتی برای همین همش مجبورم دنبالت بیام دیگه
الهی قربون اون پاهای خوشگلت برم
کار دومی که خیلی بهش علاقه مندی اینه که بشینی سر کشوی لباسات و همشونو بریزی بیرون بعدشم صد بار شایدم هزار بار بلکمم بیشتر!!!!!! این کشو رو بکشی بیرون بدی تو
بعدشم که یا علی بند میشی و میری سراغ کشوهای بالاتر
کار دیگه ای که باز اونم از علاقه مندیاته اینه که بری تو اتاقتو با وسایلت بازی کنی و همرو بریزی بهم در ضمن این کارم وقتی میخوای بکنی باید حتما پیشت باشم وگرنه همش صدام میکنی
کار بعدیت اینه که بیای آشپز خونه و در کابینتو باز کنی و کلا امر تخلیه رو انجام بدی دوباره البته اینم بگما این هنر بزرگن کار عمه ثریاس که یادت داده
موقع غذا خوردنم که حسابی کثیف کاری میکنی
راستی شبها هم خیلی بد خوابی وقتایی که میریم خونه پدر جون اینا شبها همش بیدار میشم باید دنبالت بگردم ببینم کجاییییییییییییی
اینجا هم که خونه آقا جونت مشغول دوچرخه سواری هستی
اینم یه عکس همین جوری که من الهی قربون اون ژستت برم